مونولوگ

ربات افزایش فالوور اینستاگرام

  • ۰
  • ۰

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

مکان : دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

زمستان با طعم آلبالو

 

زمستان با طعم آلبالو

الهام فلاح

نشر ققنوس،1391

287 صفحه

7500 تومان

رمان زمستان با طعم آلبالو روایتگر داستان زندگی فرزانه جاوید از زبان خودش است. زنی که رابطه عاطفی ناموفق در جوانی، ازدواج نامناسب، بی توجهی اطرافیان و احساس تنهایی، باعث می شود که وی به دنیای خیال پناه برده و مشغول سخنگویی درونی با خود و با خیالات خود شود.

... حرفت را بزن و خودت را نجات بده. نگران این نباش که بعدها، خیلی سال که از این دستپاچگی ها و بی عرضگی ها و بی فکری های جوانی ام گذشت، چه قضاوتی درباره ات خواهم کرد و وقتی که اسم هر کسی را که همنام توست بشنوم یا چهره هر کسی را که شبیه تو است ببینم، چه فحشهایی به عشق و عاشقی و معاشقه و گیاه عشقه خواهم داد، من بی چاره آب از سرم گذشته و قورباغه ام ابو عطا می خواند.(صفحه 162 کتاب)

... چندتایی شکلات از جیبم در می آورم و تعارفش می کنم، این اولین تسلایی است که وقت درد شریکی با دیگران به ذهنم خطور می کند. یادم نمی آید کدام خری بود که به من گفت این شکلات های تلخ، ضد افسردگی اند. یکی بر می دارد و می گوید : همه اش تقصیر تلخی این شکلات هاست که دائم خوردی و خوردی و به خورد من هم دادی. کاش شکلات هایت با طعم آلبالو بود...(صفحه 163 کتاب)

هدف نویسنده از نوشتن این کتاب، بیان کردن مشکلات و رنج های یک زن و نشان دادن اتفاقات و مشکلاتی است که ممکن است برای هر زنی در جامعه کنونی، حتی مادر، خواهر و اطرافیان نزدیک ما با آن مواجه شوند.

سامار کتاب دیگری از این نویسنده است که توسط انتشارات ققنوس و در صد و هفتاد و شش صفحه و قیمت هفت هزار و پانصد تومان به تازگی به چاپ رسیده است.



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

 

جاذبه(محصول 2013 آمریکا) : کل داستان این فیلم علمی و تخیلی که در فضا اتفاق می افتد درباره یک گروه فضانورد است که در حین تعمیر یک تلسکوپ، موج انفجاری، سه نفر از آنها را کشته و تلاش دو فضانورد دیگر برای زنده ماندن و بقا آغاز می شود...

تمام صحنه های این فیلم توسط کامپیوتر خلق شده است.این فیلم در مراسم اسکار ۲۰۱۴ موفق به دریافت هفت جایزه در رشته های بهترین تدوین٬ بهترین تدوین صدا ٬ بهترین موسیقی متن ٬ بهترین فیلم‌برداری٬ بهترین جلوه های ویژه ٬بهترین میکس صدا و بهترین کارگردانی شد.

 

 

پادشاه جزیره شیطان(محصول 2010 نروژ) : تعدادی پسربچه بزهکار یازده تا بیست ساله، در سردترین منطقه نروژ، در یک ندامتگاه که توسط مردانی سختگیر اداره می شود، شرایط بسیار سختی را می گذرانند. خودکشی یکی از پسرها بر اثر آزار و اذیت باعث شروع حوادثی در ندامتگاه می شود. این فیلم براساس یک داستان واقعی ساخته شده است.

 

 

دوازده سال بردگی(محصول 2013 آمریکا) : داستان این فیلم که ماجرای آن واقعی است و از روی کتابی به همین ساخته شده است، درباره دوازده سال بردگی اجباری سیاهپوستی آزاد به نام سالومون نورثاب است...

این فیلم برندهٔ بهترین فیلم درام از گلدن گلوب ۲۰۱۳ و همچنین بهترین فیلم سال ۲۰۱۳ توسط آکادمی اسکار شده‌است. جایزهٔ اسکار برای بهترین بازیگر زن در نقش مکمل هم به این فیلم رسید.

 

دهلیز و حوض نقاشی را هم دیدم که فضای ساده، عاشقانه و کم دیالوگ هر دو را دوست داشتم.

پخش از شبکه های چهار و یک تی وی



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

و کوه طنین انداخت

 

و کوه طنین انداخت

خالد حسینی

مهگونه قهرمان

چاپ اول نود و دو

نشر پیکان

نوزده هزار و پانصد تومان(جلد گالینگور)

چهارصد و بیست و دو صفحه

برای مدتی خودم را گم کرده بودم. نمی دانستم با خودم چه باید بکنم. بیش از نیم قرن از سلیمان مراقبت کرده بودم. زندگی روزمره من با نیازهای او و در مصابحت و معاشرت با او شکل می گرفت. حالا آزاد بودم که هرکاری دلم می خواست انجام بدهم. اما آزادی بی حاصلی بود، زیرا آنچه بیش از هر چیز در زندگی خواستارش بودم از من گرفته شده بود. می گویند هدفی برای زندگیت دریاب و با آن زندگی کن. اما گاهی پس از این که زندگی را گذراندی می فهمی که زندکی ات چه هدفی داشته و احتمالاً آن هدف چیزی بوده که هرگز به فکرت نرسیده، حالا دیگر احساس پوچی می کردم.(صفحه صد و سی و هشت)

دیگر نمی توانستم در آن خانه بخوابم. حتی به سختی می توانستم آن جا بمانم. با رفتن سلیمان، خانه بیش از حد بزرگ و خالی به نظر می رسید. هر گوشه از آن خاطراتی را زنده می کرد. به کلبه کوچک خودم در ته باغ نقل مکان کردم تا بتوانم چراغی روشن برای مطالعه در اختیار داشته باشم، و پنکه ای که تابستان را برایم قابل تحمل کند. به فضای بیشتری نیاز نداشتم. تمام وسایل من به یک تخت، چند لباس، و جعبه ای حاوی نقاشی های سلیمان محدود می شد. می دانم که ممکن است به نظر شما عجیب جلوه کند، آقای مارکوس. بله، قانوناً خانه و هرچیزی که در آن بود به من تعلق داشت، اما من حس مالکیت نسبت به هیچ چیز نداشتم، و می دانستم که هرگز هم چنین حسی پیدا نخواهم کرد.(صفحه صد و سی و نه)



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

اتحادیه ابلهان

 

 اتحادیه ابلهان

جان کندی تول

پیمان خاکسار

چاپ پنجم بهار نود و دو

 نشر به نگار

چهارصد و شصت و هفت صفحه

بیست و دو هزار تومان

 

ایگنیشس یادداشتهای روزانه یک پسر کارمند را باز کرد و به اولین صفحه نانوشته رسید و رئیس مآبانه دکمه ته خودکارش را فشار داد. نوک خودکار شلوار لوی با اولین فشار جا نیفتاد و دوباره به استوانه پلاستیکی برگشت. ایگنیشس محکم تر فشار داد ولی نوک خودکار دوباره نافرمانی کرد و از نظر ناپدید شد. ایگنیشس با خشم خودکار را بر لبه میزش خرد کرد و از روی زمین یک مداد برداشت. با نوک مداد گوشش را به دنبال جرم کاوید و با وجود سروصدای مادرش که برای رفتن به باشگاه بولینگ آماده می شد،سعی کرد تمرکز کند. از صدای گامهای منقطعی که مدام در دستشویی عقب جلو می رفتند مشخص بود که مادرش می خواهد تمام امور آرایشش را همزمان به انجام برساند. بعد صداهایی در پی آمد که تمام این سالها به شان عادت کرده بود، صداهای بیرون رفتن مادرش از خانه، صدای شلپ افتادن برس مو در کاسه توالت، صدای زمین افتادن جعبه کرم پودر، فریادهای ناگهانی به خاطر گیجی و آشفتگی...(صفحه صد و چهل و هشت)

 

پ.ن : اگر اهل دیدن سریالهای تاریخی ایرانی هستید، سرزمین کهن را از دست ندهید.داستان این سریال درباره پسربچه ای به نام رهی است که از زیر آوار  بمباران دهکده اش بیرون کشیده می شود و به همراه مادرش راهی تهران شده و در یک خانواده توده ای زندگی می کند. پس از بروز اتفاقاتی، رهی وارد یک خانواده درباری شده و در این خانواده به هویت واقعی خود پی می برد و ...

وقایع سیاسی و اجتماعی ایران از سال 1320 تا پیروزی انقلاب در این سریال نشان داده شده است.



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

 

 

برادران سیسترز

پاتریک دوویت

پیمان خاکسار

چاپ دوم نود و یک

نشر به نگار

دویست و هفتاد و نه صفحه

سیزده هزار تومان

در سکوت می تاختیم و هر کدام مشغول افکار شخصی خودمان بودیم. من و چارلی عهد ناگفته ای بسته بودیم که بعد از غذا سریع نتازیم. نوع زندگی مان سختی های خودش را داشت و خودمان را از این دلخوشی های کوچک محروم نمی کردیم، و گرنه که ادامه مسیر غیرممکن می شد.(صفحه بیست)

 

 

 

 

 

تیرهای سقف را بالا بگذارید نجاران و سیمور:پیشگفتار

جی دی سلینجر

امید نیک فرجام

نشر ققنوس

دویست و هفت صفحه

تمام شب به شکلی تحمل ناپذیر شاد بودم. وقتی همه در اتاق نشیمن نشسته بودیم، رابطه و نزدیکی موریل با مادرش به نظرم خیلی زیبا آمد. آنها از ضعف های همدیگر، مخصوصاً ضعفهای محاوره ایشان، خبر دارند و با چشم عیب و ایراد هم را می گیرند. خانم فدر مراقب علاقه موریل به ادبیات است و موریل مراقبت تمایل مادرش به پرگویی و لاف زنی. وقتی جروبحث می کنند، لازم نیست آدم نگران بروز کدروت و کینه بین آنها باشد. چون مادر و دخترند. پدیده ای وحشتناک و زیبا است.(صفحه شصت)



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

گزارش یک سفر

 

یک آخر هفته دوست داشتنی به روایت تصویر

 

 


 

 

 

 

 

تراش تمامی این سنگها در خارج از ایران انجام شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

و پایان این سفر در خانه

                                   

عکسها گرفته شده با دوربین گوشیW700

 

اگر علاقه دارید کتابهای مختلف را با قیمتی کمتر از قیمت اصلی، به صورت الکترونیک دریافت کنید و آنها را همیشه همراه داشته باشید، سری به سایت فیدیبو، نخستین فروشگاه قانونی کتاب الکترونیک فارسی بزنید.کلی کتاب خوب که واقعا ارزش خوندن دارند را در این سایت می توانید پیدا کنید. ناشرانی چون نشر چشمه،ققنوس،نیلوفر،نگاه و ... با این سایت همکاری و کتابهای خود را در فیدیبو قرار دادند. www.fidibo.com 



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

در سایه جهان

 

ایستاده ام در سایه جهان

متعجب، شب زده، خسته

تنهای تنهای تنها

کسی مرا نمی بیند.

و نگاهم آدمهایی را دنبال

می کند که تند و تند

از جلوی چشمانم می گذرند و می گذرند.

کاش صدایم به قدرتمندی طوفان

و یا بزرگی تمام کهکشان ها

بود تا فریاد بزنم

چرا وقتی همه جا روشنایی و شادی است؟

سمت من تاریک است؟



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

 

یه زمانی(پانزده- شانزده سالگی) عاشق کتابهای حجیم بودم. کتابهای چند جلدی با تعداد صفحات 600-500 به بالا. روی تختم دراز می کشیدم و یک نفس می خوندمشون و لذتشون رو هم می بردم.(گاهی سه روزه، یک کتاب دو جلدی رو تموم می کردم)مژه

یه زمانی عادت داشتم چند تا کتاب با موضوعات مختلف رو هم زمان با هم بخونم، بربادرفته رو با سووشون می خوندم. سفرنامه رو با داستان کوتاه. یه بارم همزمان چهار تا کتاب رو با هم خوندم.چشمک

اما حالا توی بیست و شش سالگی، از شر و شور اینجور کتابخونی افتادم. تا کتابی رو تموم نکردم، سراغ کتاب بعدی نمی رم. اگر از یه کتابی خوشم نیومد(یا از داستان یا از ترجمه اش)، اونو نصفه و نیمه رها و از لیست کتابهای کتابخونه ام خارج می کنم. ( تو کتابخونه ام فقط کتابهایی رو که از خوندشون واقعاً لذت بردم، نگه می دارم)

کتابهای حجیم خسته ام می کنند، سراغشون نمی رم. شاید هفته ها یا ماهها بگذره و من هنوز درگیر تمام کردن یک کتاب 300-200 صفحه ای باشم!

دیگه مثل سابق، خریدن کتاب تازه و خوندنشون،خوشحالم نمی کنه. کم کم دارم دچار یه احساس دلزدگی یا خستگی یا شاید هم ... می شم.نگران

نمی دونم چی کار کنم؟سوال

 



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور
  • ۰
  • ۰

 

برف روی کاجها : عنوان فیلم رو خیلی دوست دارم، برف و کاج نشان دهنده ویژگی زنان این فیلم است، معصومیت و پاکی و آرامش برف، و ایستادگی و تازگی و مقاومت کاج. در ضمن برف نماد سردی روابط بین آدمهای توی فیلم هم هست.

فیلم جامعه ای رو نشون می دهد که چندین ساله با وجود همه مشکلاتی که داره،حریم عاطفی و امنش به هم خورده و موضوع اصلی بسیاری از فیلمها شده. حتی فیلمی که مریم (ویشکا آسایش) برای تست میره،هم درباره ی خیانته.

به نظر من اوج فیلم قسمت پایانی اش بود که رویا به علی گفت لازم دونستم بهت بگم که با یه آقایی آشنا شدم و…
همیشه این مردها نیستن که هر کاری که دلشون خواست انجام بدن و زنها هم زانوی غم بغل بگیرن نه زنها هم می تونن.
بازی مهناز افشار در این فیلم، فوق العاده زیبا و تحسین برانگیز بود.

فقط نمی دونم چرا تماشای این فیلم را برای افراد زیر پانزده سال ممنوع کردند؟

 

پله آخر : فیلمنامه فیلم، با نگاهی آزاد به داستان مردگان جیمز جویس و مرگ ایوان ایلیچ تولستوی نوشته شده است. داستان فیلم درباره خسرو یک معمار به ظاهر موفق است که از زندگی با همسر بازیگرش لیلی رضایت ندارد. او بعد از اینکه به دلیل ساده جانش را از دست می دهد در قالب روحی سرگردان اوج و فرود زندگی خود را از گذشته تا به حال روایت می کند.

بهم ریختگی زمانی و مکانی رویدادهای فیلم، استفاده به جا و مناسب از موسیقی و تصنیفهای سنتی و اصیل که دلنشینی خاص خودشان را دارند و هماهنگی آن با معماری و ساختمانهای قدیمی و دیالوگهای شیرین و گویا و طنز آمیز از ویژگیهای فیلم می باشند.

 



monolog.blog.ir

  • احسان باباحسین پور