مونولوگ

ربات افزایش فالوور اینستاگرام

  • ۰
  • ۰

 

داستان رمان «دختری که پادشاه سوئد را نجات داد» درباره‌ نومبکو مایکی، دختری سیاه‌پوست و نابغه‌ ریاضیات، است که در یکی از فقیرترین ‌محلات آفریقای جنوبی زندگی می‌کند. دست تقدیر قهرمان داستان را ابتدا به یک مرکز تحقیقات اتمی ‌می‌کشاند و پس از آن در حالی که ماموران سازمان‌های جاسوسی او را تعقیب می‌کنند، نومبکو همراه با ‌یک بمب اتمی روانه سوئد می‌شود. در ادامه شخصیت‌های دیگری به این داستان اضافه می‌شوند و ‌حوادث پی‌درپی طرح داستان را پیچیده‌تر می‌کنند.

 

 

نومبکو پرسان پرسان خود را به فرودگاه رساند وپشت سر جمعیت در حال حرکت رفت و قبل از اینکه خودش هم بداند از قسمت بازرسی رد شد. پس از رد شدن از بازرسی بود که متوجه شد حسگرهای فلزیاب نسبت به الماس حساسیت ندارند.

مأموران موساد مجبور شده بودند خیلی سریع بلیط بخرند و در آن وقت محدود فقط گرانترین بلیط ها موجود بود. بنابراین کلی طول کشید تا مهمانداران نومبکو را قانع کنند هزینه بطری نوشیدنی بسیار گران قیمتی که برای او آورده بودند، همراه بلیط پرداخته شده بود. درست همین برنامه را هم در مورد غذا داشتند. سپس هنگامی که نومبکو مصرانه خواست در تمیز کردن سینی غذای مسافران کمک کند مهمانداران مجبور شدند با مهربانی او را به زور سرجایش بنشانند.

اما موقع دسر دیگر حساب کار دستش آمده بود و بنابراین دسر را که کیک تمشک و بادام بود همراه با یک فنجان قهوه خورد.(ص دویست کتاب) 



monolog.blog.ir

  • ۹۴/۰۵/۱۷
  • احسان باباحسین پور

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی