مونولوگ

ربات افزایش فالوور اینستاگرام

  • ۰
  • ۰

 

ده داستان تأسف بار

میک جکسون

گلاره اسدی آملی

نشر چشمه

چاپ ششم زمستان نود

صد و شصت صفحه

چهار هزار و دویست تومان

مجموعه ده داستان کوتاه فانتزی و تأسف بار و طنز آمیز، شامل خواهران پی یرس،پسری که خواب رفت، قایقی در سرداب، جراح پروانه ها، تارک دنیا موردنیاز است، ربودن موجودات فضایی، دختری که استخوان جمع می کرد، بی هیچ ردپایی، گذر از رودخانه، دزد دکمه.

 

لحظاتی گذشت و هیچ اتفاقی نیفتاد، پروانه بی حرکت بود، مانند وقتی که روی دیوار موزه بود، بکستر احساس کرد که موجی از ناامیدی وجودش را فرا گرفته است. می خواست یکبار دیگر امتحان کند، که بالهای پروانه ناگهان تکان خورد. پروانه شاخکهای ظریف و شش پای کوچکش را تکان داد. تمام بدن این موجود زیبا به آرامی از هم باز و در دستهای بکستر جا به جا شد.

بکستر با صدای بلند به آنچه تا چند دقیقه قبل تنها موجودی زیبا اما بی جان بود، خندید. او شاهد اتفاقی بود که بارها و بارها آرزویش را کرده بود، دمیدن جان دوباره در بدن یک پروانه. طی نیم ساعت با موفقیت شش پروانه دیگر را مرمت کرد و همه آنها با خوشحالی در اتاقش پر می زدند.(صفحه شصت و پنج، داستان جراح پروانه ها)



monolog.blog.ir

  • ۹۳/۰۳/۲۲
  • احسان باباحسین پور

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی